دانلود پروپوزال کاری راهکارهای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ)

اصطلاح بازاریابی دیجیتال به معنای استفاده از کانال های دیجیتال برای بازاریابی محصولات و خدمات جهت رسیدن به مصرف کنندگان است. این حوزه شامل استفاده از وب سایت، دستگاه های موبایل، رسانه های اجتماعی، موتورهای جستجو و دیگر کانال های مشابه است. این حوزه با روی کار آمدن اینترنت، بسیار محبوب و رایج شد و دربرگیرنده تعدادی از اصول همسان با بازاریابی سنتی است و اغلب، روشی جدید برای نزدیک شدن به مصرف کنندگان و درک رفتار آنها، تلقی می شود. در اغلب موارد، شرکت ها، روش های سنتی و دیجیتال را در استراتژی های خود، ترکیب می کنند.

دیجیتال مارکتینگ، اصطلاح گسترده ای است که پوشش دهنده چندین زمینه، از SEO تا وبلاگ نویسی و کانال های توزیع تا بودجه، می باشد. این فرآیند، عمل فروش محصولات و خدمات از طریق کانال هایی مانند رسانه های اجتماعی، SEO، ایمیل و برنامه های موبایل می باشد. اساساً، این فرآیند عبارت است از هر نوع بازاریابی که شامل استفاده از دستگاه های الکترونیک می باشد. این کار به صورت آنلاین (اینترنتی) و آفلاین قابل انجام است و در حقیقت، این دو نوع برای یک استراتژی جامع، مهم هستند. این فرآیند قطعاً، یکی از اهداف اصلی مربوط به استراتژی های جامع در تقریبا هر کسب و کاری است. هرگز تا قبل از آن، روشی در تماس مستقیم و ماندگار ماندن با مشتریان وجود نداشت و هیچ چیز دیگر، این سطح از شخصی سازی که داده های دیجیتال می توانند فراهم کنند را حاصل نمی کرد. یک شرکت هرچه بیشتر از امکانات این حوزه بهره گرفته شود، بیشتر قادر به محقق سازی پتانسیل های رشد خواهد بود.

در پروپوزال های کاری فراپلن، تمامی اصول طراحی (از جمله زیبایی فونت، رسم جداول، تصاویر مرتبط و …) رعایت شده است. همچنین از متنی جذاب و گیرا و مطالب طبقه بندی شده در این نمونه ها استفاده شده است. این پروپوزال در 13 صفحه آماده شده و در ادامه نیز تصویر یکی از صفحات آن قرار داده شده است:

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ که به آن بازاریابی آنلاین نیز می گویند، تبلیغ برندها برای ارتباط با مشتریان بالقوه با استفاده از اینترنت و سایر اشکال ارتباطات دیجیتال است. این حوزه، نه تنها شامل ایمیل، رسانه های اجتماعی و تبلیغات مبتنی بر وب، بلکه پیام های متنی و چند رسانه ای به عنوان یک کانال است. اساساً، اگر یک کمپین شامل ارتباطات دیجیتالی باشد، مربوط به این حوزه قلمداد می گردد. هر بازاریابی که از دستگاه های الکترونیکی استفاده می کند و می تواند توسط متخصصان برای انتقال پیام های تبلیغاتی و سنجش تأثیر آن در تجربه مشتری استفاده شود را می توان مربوط به این حوزه نامید. در عمل، این فرآیند معمولاً به کمپین هایی اطلاق می شود که در رایانه، تلفن، تبلت یا دستگاه های دیگر ظاهر می شوند و می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله ویدیوی آنلاین، تبلیغات نمایشی، موتورهای جستجو، تبلیغات اجتماعی پولی و پست های رسانه های اجتماعی. بازاریابی دیجیتال اغلب با مدل سنتی مانند تبلیغات مجلات، بیلبوردها و پست مستقیم مقایسه می شود. جالب اینکه، تلویزیون معمولاً یک نوع بازاریابی سنتی محسوب می شود.

بازاریابی دیجیتال، زیرشاخه ای از بازاریابی است که از اینترنت و فناوری های دیجیتال مبتنی بر اینترنت مانند رایانه های رومیزی، تلفن های همراه و سایر رسانه ها و پلتفرم های دیجیتال برای تبلیغ محصولات و خدمات استفاده می کند. توسعه آن در طول چند دهه گذشته، نحوه استفاده برندها و کسب وکارها از فناوری در این حوزه را تغییر داده است. همانطور که پلتفرم های دیجیتال به طور فزاینده ای در طرح های بازاریابی و زندگی روزمره گنجانده شدند، و از آنجایی که مردم به طور فزاینده ای از دستگاه های دیجیتال به جای بازدید از فروشگاه های فیزیکی استفاده می کنند، کمپین های این حوزه نیز با استفاده از ترکیبی از بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)، بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)، بازاریابی محتوا، بازاریابی تأثیرگذار، اتوماسیون محتوا، ایجاد کمپین، بازاریابی مبتنی بر داده، تجارت الکترونیک، رسانه های اجتماعی، بهینه سازی رسانه های اجتماعی، بازاریابی مستقیم ایمیل، تبلیغات نمایشی، کتاب ها و دیسک های نوری و بازی ها رایج شده اند. این فرآیند در حال گسترش به کانال های غیراینترنتی می باشد که رسانه های دیجیتالی مانند تلویزیون، تلفن های همراه (SMS و MMS)، پاسخ به تماس و زنگ های تلفن همراه را ارائه می دهند. گسترش به کانال های غیراینترنتی، این حوزه را از تبلیغات آنلاین متمایز می کند.

مزایای دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی دیجیتال عمدتاً به این دلیل برجسته شده است که مخاطبان گسترده ای از مردم را در بر می گیرد. با این حال، چندین مزیت دیگر نیز ارائه می دهد که می تواند اقدامات این حوزه را تقویت کند. موارد زیر، تعدادی از مزایای این حوزه هستند:

• گستره جغرافیایی وسیع: وقتی تبلیغی، به صورت آنلاین ارسال می گردد، مردم می توانند آن را صرفنظر از اینکه کجا هستند، ببینند (به شرطی که این تبلیغ، از نظر جغرافیایی محدود نشده باشد). این باعث می شود تا دسترسی به بازار کسب و کار، افزایش یابد و ارتباط بیشتری با مخاطبان بیشتر در کانال های دیجیتال برقرار شود.
• بازده هزینه ای: این حوزه نه تنها نسبت به مدل سنتی، به مخاطبان بیشتری دسترسی دارد، بلکه هزینه کمتری نیز دارد. هزینه های سربار برای آگهی های روزنامه، تبلیغات تلویزیونی و دیگر فرصت های حالت سنتی، می تواند بالا باشد. همچنین مدل های سنتی، کنترل کمتری بر روی اینکه آیا مخاطبان هدف در وهله اول آن پیام ها را خواهند دید یا خیر، ایجاد می کند. با استفاده از ابزارهای این حوزه، می توان تنها یک محتوا ایجاد کرد و تا زمانی که یک وبلاگ، فعال باشد، بازدیدکنندگان را به سمت آن محصول جذب کند. می توان یک کمپین ایمیلی ایجاد کرد که پیام ها را بر اساس یک زمان بندی به فهرست های مشتریان هدف ارسال می کند، همچنین تغییر آن زمان بندی یا محتوا در صورت نیاز نیز آسان است. وقتی همه اینها با هم جمع شوند، می توان به این نتیجه رسید که دیجیتال مارکتینگ امکان انعطاف پذیری و ارتباط با مشتری بیشتری را به ازای هزینه های تبلیغاتی، میسر می کند.
• نتایج قابل سنجش: برای بررسی اینکه آیا یک استراتژی کلی در این زمینه، کارآمد بوده است یا خیر، باید بررسی کرد که چه تعداد مشتری به واسطه آن جذب شده و در نهایت چقدر درآمد ایجاد شده است. اما چگونه این کار را می توان با یک استراتژی غیر دیجیتال انجام داد؟ همیشه این گزینه سنتی وجود دارد که از همه مشتری ها پرسیده شود «چگونه با این کسب و کار، آشنا شدید؟» متأسفانه، این کار برای همه صنایع، امکان پذیر نیست. بسیاری از شرکت ها نمی توانند با مشتریان خود، گفتگوی انفرادی داشته باشند و نظرسنجی ها، همیشه نتایج کاملی فراهم نمی کنند. با استفاده از بازاریابی دیجیتال، نظارت بر نتایج، ساده تر است. نرم افزارها و پلتفرم های این حوزه به طور خودکار، تعداد تبدیل های مورد نظر را ردیابی می کنند، خواه این به معنای نرخ باز شدن ایمیل، بازدید از صفحه اصلی یا خرید مستقیم باشد.

• شخصی سازی آسان تر: بازاریابی دیجیتال، امکان جمع آوری موثرتر داده های مشتری را نسبت به حالت آفلاین، فراهم می کند. داده های جمع آوری شده به صورت دیجیتالی، بسیار دقیق تر و خاص تر هستند. بهتر است تا یک مثال را مورد بررسی قرار دهیم. شرکتی را در نظر می گیریم که خدمات مالی ارائه می دهد و می خواهد تا پیشنهادات ویژه ای را برای کاربران اینترنتی و افرادی که به محصولات آن نگاه کرده اند، بدهد. مدیران شرکت می دانند که اگر پیشنهاد را در جهت علاقه مندی شخص قرار دهند، نتایج بهتری خواهند گرفت، بنابراین تصمیم می گیرند تا دو کمپین آماده کنند. یکی برای خانواده های جوانی است که به محصولات بیمه عمر نگاه کرده اند و دیگری برای کارآفرینان نسل جدید است که برنامه های بازنشستگی را در نظر گرفته اند. چگونه همه آن داده ها، بدون ردیابی خودکار، جمع آوری خواهند شد؟ چند رکورد تلفن باید طی شود؟ چند پروفایل مشتری؟ و چگونه بررسی خواهد شد که چه کسی بروشور ارسالی را مطالعه کرده است یا نه؟ با استفاده از ابزارهای این حوزه، همه این اطلاعات براحتی در دسترس قرار خواهند گرفت.
• ارتباط بیشتر با مشتریان: بازاریابی دیجیتال، امکان ارتباط بی وقفه با مشتریان را به نحو بسیار بهتری فراهم می کند. مهمتر از آن، این امکان را به مشتریان نیز می دهد تا ارتباط بهتری با آن شرکت داشته باشند. در این بین، استراتژی گذاری های مربوط به رسانه های اجتماعی یک کسب و کار نیز اهمیت می یابد. زمانی که مخاطبان هدف، آخرین پست را می بینند، بسیار خوب است، اما وقتی درباره آن نظر می دهند یا آن را به اشتراک می گذارند، بهتر می شود. این به معنای تعامل و جنبش بیشتر در اطراف محصول یا خدمات است، و پیوستن افراد بیشتر به این رسانه، باعث بیشتر دیده شدن آن می شود. این تعامل، برای مشتریان نیز، سودبخش است. سطح تعامل آنها با تبدیل شدن آنها به شرکت کنندگان فعال در محتواهای شبکه اجتماعی، افزایش می یابد. این حس مالکیت می تواند حس قوی وفاداری به برند را نیز ایجاد کند.
• تبدیل آسان مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی: بازاریابی دیجیتال به مشتریان، این امکان را می دهد که بلافاصله پس از مشاهده تبلیغ یا محتوا، اقدامی را انجام دهند. با تبلیغات سنتی، فوری ترین نتیجه ای که می توان به آن امیدوار بود، یک تماس تلفنی است که مدت کوتاهی پس از مشاهده تبلیغ توسط شخصی، انجام می شود. اما چند وقت یک بار یک نفر زمانی که در حال شستن ظرف ها، رانندگی در بزرگراه یا به روزرسانی سوابق در محل کار است، وقت دارد تا با یک شرکت تماس بگیرد؟ با دیجیتال مارکتینگ، آنها می توانند روی یک لینک کلیک کنند یا یک پست وبلاگ را ذخیره کنند و بلافاصله وارد فرآیند خرید شوند. آنها ممکن است فوراً خریدی انجام ندهند، اما با کسب و کار در ارتباط خواهند بود و فرصتی برای تعامل بیشتر را به کسب و کار می دهند.